مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
|
امر: بمعناى دين است. از اين آيه استفاده مى شود كه پيامبر مانند ساير افراد امت مكلف به دستورات دين بوده است و مطلب ديگر آنكه هر حكم و عملى كه مستند به وحى نباشد و به نحوى منتهى به وحى نشود چيزى جز هواى نفسانى نيست و نمى توان آن را علم ناميد هر چند از زرق و برق بسيارى برخوردار باشد. يعنى دو راه بيشتر در پيش نداريم يا راه پيامبران و يا راه جاهلان و نادانان، پس اگر كسى پشتبه وحى كند و از پيام رسولان خدا نافرمانى نمايد ، قطعا راه جاهلان را در پيش گرفته و به بيراهه مى رود و آنگونه كه در تاريخ ديده شده و ما نيز مشاهده مىكنيم پيوسته پيروان هوا و هوس باهم هم آوازند و يكديگر را دوست مى دارند ولى اگر كسى پيرو راه دين باشد و خط شريعت را دنبال كند با او در ستيزند و مبارزه مى كنند و اين مبارزه ميان پيروان راه حق و راه باطل از ديرباز در تاريخ بشريت وجود داشته است و همواره پيروان حق اندك بوده اند و اتباع باطل بسيار. امير المؤمنين عليه السلام مى فرمايد: «لا تستوحشوا فى طريق الهدى لقلة اهله» در راه حق از كمبود راهيان حق وحشت نكنيد زيرا هميشه كم بوده اند ولى آنگونه كه از قرآن استفاده مى شود ، پيروزى از آن حق است «و العاقبة للمتقين» اما بايد صبر كرد و در اين راه پر پيچ و خم تحمل رنجها و مصيبتها و بلاها را نمود تا سرانجام به مقصد و مقصود نزديك شد. «ان الظالمين بعضهم اولياء بعض» همه ستمگران از يك قماشند و باهم براى براندازى دين حق كمك مى كنند ولى گمان نكن - اى رسول خدا - كه تو و يارانتبا اينكه اندك هستيد، يار و ياورى نداريد و آنان بر شما چيره و غالب مى شوند و همانا يار شما خداست. «و الله ولى المتقين» خداوند ياور پرهيزكاران است. هر چند دشمنان به ظاهر داراى جمعيت فراوانند و قدرت و مال زيادى دارند و يا مثلا ابزارهاى جنگى و تسليحاتى بسيار پيشرفته دارند ولى قطعا دربرابر قدرت خدا ناچيز و بى ارزشند. لازم به ياداوريست كه نبايد قدرت دشمن را ناديده گرفتبلكه بايد مسلمانان در حد توان و طبق دستور خدا «و اعدوا لهم ماستطعتم من قوة و من رباط الخيل» ابزار جنگى را براى مقابله با دشمنان و دفاع از حق خويش آماده و مهيا سازند ولى سرانجام پيروزى از آن تقوا پيشگان است هرچند طرف مقابل از پول و ابزار جنگى و عدد و عده بيشترى برخوردار باشد. به هر حال آنچه از اين آيه شريفه استفاده مى كنم ، دو مطلب بسيار مهم و سرنوشتساز و حساس است: اول - هر حكم و قانونى بايد منطبق با شريعت و آئين مقدس اسلام باشد ، و گرنه بى ارزش است . و انطباق قوانين با احكام وظيفه مجتهدين و مقامات بالاى علمى است . پس هركس نمى تواند اسلام شناس باشد و مردم را طبق هواى نفس خويش مثلا به سوى اسلام سوق دهد ، اسلامى كه اسلام شناسان غير واقعى ارائه مى دهند اسلام غير واقعى است . محال است فردى عمر خود را در دانشگاههاى فرانسه و يا آمريكا گذرانده باشد و از اسلام الفبائى بيشترى نداند ، ولى با لفاظى و سرهم بندى مطالب بشود اسلام شناس! و اما آن عالمى كه عمرش را در مطالعه كتب فقهى و اصولى گذرانده و سر و كارش با قرآن و سنت است ، مرتجع بخوانيم و او را واپس گرا بدانيم ، واپس گرائى فقط در دورى از شريعت و دنبال كردن اهواى نفس اماره استبه نام آئين ! دوم: دشمنان دين كه هميشه براى مقابله با دين و آئين حق با هم همبستگى دارند و آماده هجوم اند ، تا خدا نخواسته باشد هرگز به هواى نفس خود نمى رسند و كارى را از پيش نمى برند و قطعا خداوند ياور پرهيزكاران و مؤمنان متعهد است ، پس براى اينكه در دنيا و آخرت پيروز و روسفيد شويم چاره اى جز تقوا نداريم ، بايد با تقوا پيش برد كه سعادت دنيا و آخرت در تقواست و بس . خداوندا ما را توفيق ده تا لباس تقوا را براى هميشه در بر كنيم و پارسا گرديم . آمين رب العالمين . نظرات شما عزیزان: [ جمعه 26 خرداد 1391برچسب:پيروى از شريعت نه از هواهاى نفس , ] [ 8:11 ] [ اکبر احمدی ]
[
|
|
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |